تلخ ترین قصه دنیاست :
صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی …
.
.
مرد سیگار می کشد ؛ تو دود می بینی ، او خاطره …
.
.
ﻣﻴﻜﺸﻢ ﻣﻴﻜﺸﻲ ﻣﻴﻜﺸﺪ
ﻫﺮ ﺳﻪ ﻣﻴﻜﺸﻴﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ، ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻦ … ﺍﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ، ﺁﻗﺎ ﻛﺎﺕ ؛ ﺑﺎﺯ فندکمو ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ …
.
.
نفس میزنم و شیشه از بخار نفسم کدر میشود … نقاشی میکشم و پاکش میکنم … خوشم میاد و دوباره تکرار میکنم این بازی دوران کودکی را !
دارد برف میاید مثل همان روزها اما اینجا منم با سیگاری روشن پشت پنجره تنهایی !!!
.
.
من عاشق نیستم فقط وقتی حرف تو می شود دلم سیگار می خواهد …
.
.
اهل پنهان کاری نیستم …
اعتراف میکنم زمانی دل کسی را سوزانده ام ، حالا سیگارها یکی یکی یکی مرا می سوزانند !
.
.
ﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭ ﺗﺮﮎ ﮐﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ؟ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﺕ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺿﺮﺭﺵ ﺍﺯ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﮐﻤﺘﺮﻩ !
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ …
.
.
چند روزیست سیگار دلم را میزند : دیگر میلی ندارم به او ، ولی بی انصافیست آنطور که مرا ترک کردند ترکش کنم !
.
.
نخ به نخ همه ی روزهای ما مثل سیگاری بر لب های زندگی دود می شود !
.
.
وقتی سیگار پدر را کشیدم ، فهمیدم او چه می کشد !
صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی …
.
.
مرد سیگار می کشد ؛ تو دود می بینی ، او خاطره …
.
.
ﻣﻴﻜﺸﻢ ﻣﻴﻜﺸﻲ ﻣﻴﻜﺸﺪ
ﻫﺮ ﺳﻪ ﻣﻴﻜﺸﻴﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ، ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻦ … ﺍﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ، ﺁﻗﺎ ﻛﺎﺕ ؛ ﺑﺎﺯ فندکمو ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ …
.
.
نفس میزنم و شیشه از بخار نفسم کدر میشود … نقاشی میکشم و پاکش میکنم … خوشم میاد و دوباره تکرار میکنم این بازی دوران کودکی را !
دارد برف میاید مثل همان روزها اما اینجا منم با سیگاری روشن پشت پنجره تنهایی !!!
.
.
من عاشق نیستم فقط وقتی حرف تو می شود دلم سیگار می خواهد …
.
.
اهل پنهان کاری نیستم …
اعتراف میکنم زمانی دل کسی را سوزانده ام ، حالا سیگارها یکی یکی یکی مرا می سوزانند !
.
.
ﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭ ﺗﺮﮎ ﮐﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ؟ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﺕ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺿﺮﺭﺵ ﺍﺯ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﮐﻤﺘﺮﻩ !
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ …
.
.
چند روزیست سیگار دلم را میزند : دیگر میلی ندارم به او ، ولی بی انصافیست آنطور که مرا ترک کردند ترکش کنم !
.
.
نخ به نخ همه ی روزهای ما مثل سیگاری بر لب های زندگی دود می شود !
.
.
وقتی سیگار پدر را کشیدم ، فهمیدم او چه می کشد !