سریع ترین نقاشی بود که دیدم در یک چشم به هم زدن روزگارم را سیاه کرد
.
.
.
سنگین است تکلیف بی تو بودن! تو آسوده بخواب من مشق گریه هایم مانده.
.
.
.
چه حماقتی که مرا میرانی باز احمقانه میخواهمت چه غرور بی غیرتی دارم من!
.
.
.
نفس میکشم تابه جای مرده ها خاکم نکنند این گونه است حال من دیگر چیزی نپرس
.
.
.
یادم باشد دیگر هرگز خاطره هایم را کند و کاو نکنم! مثل آتش زیر خاکستر می ماند... حساب از دستم در رفته... چندمین بار است که با یاد نگاه آخرت آتش می گیرم....؟
.
.
.
مرا پی در پی زدند باز هم سکوتم مراخفه میکند و هیچ نمی گویم
.
.
.
یکوشم غمهایم را غرق کنم,اما بیشرف ها یاد گرفته اند شنا کنند
.
.
.
هنوز تو شک یک زدو خورد ساده ام....
تو "جا زدی" و من "جا خوردم
.
.
.
من وتو ،
یه عکس دونفره،
به این دنیا بدهکاریم
.
.
.
گذار كسی نداند كه چگونه من
به جای نوازش شدن، بوسیده شدن،
گزیده شده ام!
بگذار هیچ كس نداند، هیچ كس
.
.
.
نبودنت هایت آنقدر زیاد شده اند که هر غریبه ای را شبیه تو میبینم
نمیدانم
غریبه ها تو شده اند یا تو غریبه
.
.
.
وای ازنیمه شبی که بیدارشوم و...
تو رابخواهم...
وپاکت سیگارم خالی باشد
.
.
.
تنهایی را دوست دارم . . .
بی دعوت می آید
بی منت میماند
بی خبر نمیرود
.
.
.
دلتنگم،
مثل مادر بی سوادی
که دلش هوای بچه اش را کرده
ولی بلد نیست شماره اش را بگیره
.
.
.
دی آن نگاه های بلند ،
حسرتی ماند و آه های بلند